سنبلة
رَفَعَـــتْ رَأْسَــهَا شَـادِيَهْ
مَرَّ مِنْ فَوْقِهَا بُلْبُلٌ
يَتَغَنّى بِفَجْرِ الْخَمَائِلِ والسَّاقِيَهْ
صَاحَ فِي وَجْهِهَا :
« أَطْرِقِي ! أَطْرِقِي !
كُلُّ سُنْبُلَةٍ رَفَعَتْ رَأْسَهَا
خَاوِيَهْ.»
سنبل
سرش را آواز خوان بلند کرد
بلبلي بالایش گذشت
به زمینهای سرسبز و جویبارها نغمه سرائی مي کرد
درصورتش فریاد زد:
((سر فرود آر !سر فرود آر !
هر سنبلهای که سرش را بالا آورد
پوچ بود.))
شعر از :محمد علي الهاني (تونس)
ترجمه :افتخار موسوي (ایران)